همونطور که می دونید تا کمتر از یک سال دیگه بازی رزیدنت اویل صفر ریمستر HD از سوی کمپانی بازی ساز کپکام منتشر خواهد شد. این بازی که بازسازی شده نسخه اولیه است که در سال 2002 از سوی همین کمپانی منتشر شده است به امید خوشنودی طرفداران و تجربه ای جدید و مرور خاطرات ساخته و منتشر می شود. در این بازی شاهد حضور دو شخصیت اصلی با نام های بیلی و ربکا خواهیم بود. در این مطلب می خواهیم در مورد این دختر دوست داشتنی نکاتی را بگوییم تا بیشتر و بهتر با این شخصیت آشنا شویم. با ما در ادامه مطلب همراه باشید تا این نکات را مرور کنیم.
1- ربکا یکی از خوش چهره ترین دختران رزیدنت اویل
ربکا چمبرز یکی از دختران زیبای رزیدنت اویل می باشد. این دختر با اینکه زیاد مورد توجه قرار نمی گیرد. به خاطر وجود شخصیت های مهمی چون جیل ولنتاین هیچ زمان او را در رده ی زیباترین دختر رزیدنت اویل قرار نمی دهید. البته من نمی خواهم بگویم که ربکا زیباترین دختر رزیدنت اویل است ولی حداقل از زیباترین ها است. (نظر شخصی من این است که پس از جیل زیبا ترین دختر سری بازی های رزیدنت اویل ربکا می باشد.)
2- مدل موی ربکا
اگر امروز به مدل موی مویرا یا شری برکین نگاه کنیم شاید به یاد مدل موی عالیه ربکا بیافتیم. کپکام حال با گذشت سالها به یاد این افتاده است که چرا مدل موی ربکا را مد نکنیم چرا که واقعا می تواند برای یک دختر جذاب باشد، خصوصا برای دخترانی که می خواهند با دشمنان خطرناک و خوفناک مقابله کنند.
3- داستان جالب رزیدنت اویل صفر و نسخه اول رزیدنت اویل
اگر رزیدنت اویل صفر را بازی کرده باشید در داستان، ربکا و بیلی در مورد اینکه تمامی اتفاقات توسط آمبرلا رخ داده است پی می برند. ولی چرا در رزیدنت اویل 1 ربکا به کریس در مورد آمبرلا چیزی نگفت! (البته در مورد این موضوع باید بگم که احتمالات زیادی وجود دارد ولی نمی دانیم که صحیح است یا خبر.)
4- استعداد ربکا
ربکا چمبرز استعداد خارق العاده ای داشت و توانست با سعی و کوشش در سن هجده سالگی در دانشگاه قبول شود. وی در علوم شیمی و بیولوژی استعداد زیادی داشت و همین باعث شده بود که وارد گروه استارز شود.
5- ربکای مهربان
ربکا دختری عاطفی بود وی از دخترانی بود که به نظر دست و پا چلفتی می آمد ولی با این حال خیلی دوست داشت که عهده دار کاری شود. ربکا به بیلی که به جرم قتل 23 نفر دستگیر شده بود اعتماد کرد ولی با این که بیلی به او کمک می کرد و ربکا کار زیادی نمی توانست برای بیلی بکند باز هم سعی کرد تا کمکش را جبران کند. وی با اینکه بیلی محکوم به قتل بود داستان زندگی بیلی را گوش کرد و به بی گناه بودنش پی برد.